قدر سینمای ناب مستند را بدانیم
به گزارش مجله بابلسر، تهران (پانا) - رایا نصیری مستندساز و کارگردان سینما، یکی از اعضای هیات انتخاب بخش مسابقه ملی چهاردهمین جشنواره بین المللی سینماحقیقت بود که با دیدن آثار این دوره، یادداشتی با عنوان قدر سینمای ناب مستند را بدانیم به رشته تحریر درآورد.
به گزارش روابط عمومی جشنواره بین المللی سینماحقیقت، متن یادداشت رایا نصیری به این توضیح است:
امروز سینمای مستند به دلیل همه گیری کرونا در شرایط سخت تری نسبت به گذشته به سر می برد. ماجرا این است که ساخت فیلم مستند حتی در جامعه سینمایی ما هنوز چندان پذیرفته نشده، چه برسد میان مردم. یعنی فیلمساز آنطور که باید احساس امنیت کند و به سراغ سوژه های مختلف برود، نمی تواند عمل نمایند. برای یک مستندساز مهم است که بداند وقتی موضوعی را انتخاب و برای ساخت آن کوشش می نماید، آیا محل عرضه آن را دارد؟ آیا می تواند به بازگشت مالی هزینه ای که نموده امید داشته باشد؟ آیا تهیه نماینده ای پیدا می نماید تا حامی این تجربه بگردد؟ به جرات می توانم بگویم بیشتر سرمایه گذاران سینمای مستند هم همچون سینمای داستانی، دچار حساب و کتاب و گیشه و اینکه چه موضوعاتی روی بورس هستند، شده اند. آنها به این فکر می نمایند که این اثر می تواند حضور جشنواره ای داشته باشد یا خیر، البته بد نیست فیلم مستند حضور جهان شمول داشته باشد، اما گاهی معضلات یا داستان های ما برای فرهنگ و اجتماع خودمان مهم تر است تا اصطلاحاً آن ور آب...
همین چیزها، انتخاب را محدود می نماید، صندلی تعیین و امنی برای یک مستندساز از جهت فراوریاتش وجود ندارد و ناچاراً مستندساز دستِ خالی به دغدغه های شخصی اش رجوع می نماید. دغدغه هایی که شاید بیشتر دلی است تا اینکه به امر مستندسازی به عنوان یک حرفه نگاه گردد و متاسفانه گستره پُر محتوای فیلم مستند الکن می ماند. حالا هم با شیوع کرونا و طولانی شدن این شرایط، فیلمساز مثل همواره خودجوش و با هزینه شخصی یا با حمایت های محدودِ دولتی یا خصوصی و اما و اگرهایش، به سراغ موضوعاتی که به گمانش لازم است که واقعا هم هست، می رود؛ اما تنها و یک تنه.
سینمای مستند قدرتش را در این سال ها حسابی نشان داده است و دیگر باید به انتخاب فیلمسازان عرصه مستند اعتماد کرد. مستندساز نگاه تیزبینانه تری نسبت به سایر بخش های سینما دارد، این ثابت شده است. مستندساز نباید ناچار گردد که به صورت شخصی بر اساس حسِ مسئولانه اش، تنها بماند. ما وقتی به صورت شخصی به ساخت فیلم اقدام کنیم قطعاً پروداکشن حرفه ای نخواهیم داشت. فیلم هایمان از نظر ساختاری شکل مشابه ای پیدا می نمایند، بدون فیلمبردار، بدون صدابردار و گروه حداقلی، تنها و یک تنه! البته ایرادی ندارد و گاهی خلاقیت های درخشان رخ می دهد اما تکرارش خیر به نفع سینمای مستند نیست و این قصه حدیثِ مفصلی است و بماند...
برای مثال موضوع کرونا وجوه متنوعی دارد، از سلامت روان بچه ها و عظیمسال گرفته، تا مباحث مالی و حتی ابعاد سیاسی، اجتماعی و به قدری جزییات دارد که زمان حتما قصه های آن را به مرور نشان مان خواهد داد. حالا با چنین شرایطی که دست مستندساز بسته است و باید سرمایه گذار را مجاب یا تهیه نماینده پیدا کند و به سادگی برای پرداخت با آزمون و خطا که ذات مستندسازی است و در فرایند آن کشف و شهود می گردد، نمی تواند؛ پس به سمت موضوعاتی سردستی رفته تا با کمترین هزینه در بحبوحه ای که در جهان بورس شده یک چیزی ساخته باشد.
سال جاری شانس داشتم حدود 100 فیلم ببینم؛ اما مستندهایی که در رابطه با کرونا بود، بیشترشان شتابزده و در لوکیشن محدودی ساخته شده بودند. مواجهه ما با این ماجرا احتیاج به کنکاش بیشتری دارد تا وسعت دید بیشتری برای پرداخت به این تغییر عظیم در زندگی مان داشته باشیم و به همان دلایل بالا بیشتر فیلم ها به هم شباهت داشت یا به گزارشی از اوضاع بسنده نموده بود. به غیر از چند فیلم که در بخش آثار بلند دیدم و این امر در رابطه با همه ابعاد زندگی جای تامل دارد.
به نظرم جشنواره سینماحقیقت تنها تریبونی است که مستندسازان در ایران می توانند با حضورِ همه اهالی حرفه ای سینمای مستند، آماتورها و حتی مستندبین های حرفه ای در جهت تشخیص کیفیت فیلم شان و اجماع نظری کارشناسانه در راستا حرفه شان استفاده نمایند. ضمن این که سینماگران بین المللی هم در این رویداد شرکت می نمایند؛ این تجمع هر ساله باعث می گردد فضایی برای گفتگو، تبادل اطلاعات و تماشای مجموع کارهایی که طی یک سال فراوری شده اند ایجاد بگردد که این برای هر مستندسازی خیلی اهمیت دارد.
سینمای مستند متاسفانه هنوز برای دست اندکاران جشنواره فیلم فجر تعریف درستی ندارد و هر مدیر یا مسئولی که به منسب می رسد، نظر سلیقه ای خودش را دارد و سینما را فقط فیلم داستانی می دانند و این به نظر بنده و خیلی کارشناسانان اشتباه ترین نگاه به سینماست. اساتید فن بارها گفته اند سینما یعنی (مستند، داستانی، انیمیشن) و چرایی این ندانستن یا اصرار به انکار سینمای مستند در جشنواره فجر برای من حداقل مبهم است. به هر حال وقتی سینمای مستند منفک بگردد در جشنواره فیلم فجر که ویترین عامه تری دارد و مخاطب به سمت تماشای فیلم مستند نرود و مستند در جشنواره فجر مهجور باقی بماند، خِرد در جامعه سرگردان می ماند و...
خوشبختانه در سینماحقیقت این اتفاق منسجم رخ می دهد، اما مخاطبانش خاص می شوند و گستره انتقال محدود. با توجه به اینکه سال جاری این رویداد به صورت مجازی برگزار گردید، امیدوارم این فرهنگ سازی برای همه مان اتفاق بیفتد تا بتوانیم فیلم ها را با امنیت در فضای مجازی بارگذاری کنیم، حق و حقوق مستندسازان ادا گردد، مخاطبان بیشتری از دل مردم پیدا کنیم و تاثیر سینمای مستند را در زندگی مان بیشتر حس کنیم.
در سال های اخیر حضور سینمای مستند ایران در جهان بسیار درخشان و قابل تامل است و ای کاش مدیران فرهنگی کشورمان قدر این بخش از سینمای ناب را بدانند و حمایت های خودشان را چه از جهت سرمایه گذاری و چه از لحاظ اکران ها، هم در پرده سینما و هم تلویزیون دریغ ننمایند. سینمای مستند ما الان حضورش خیلی پُررنگ تر از سینمای داستانی است، هم خوبست و هم نیست، چون این سه گونه از سینما در کنار هم می توانند حیاتِ موثر خودشان را بر فرهنگ یک جامعه تکمیل نمایند.
منبع: خبرگزاری پانا