زبان رمان مرلین مونرو سر جردن، زبان معیار در ادبیات است

به گزارش مجله بابلسر، تهران (پانا) - نشست نقد و آنالیز رمان مرلین مونرو سر جردن نوشته گلاره عباسی در حضور چهره های فرهنگی برگزار گردید و این اثر مورد آنالیز نهاده شد.

زبان رمان مرلین مونرو سر جردن، زبان معیار در ادبیات است

مرلین مونرو سر جردن اولین کتاب گلاره عباسی است که اکنون به چاپ سوم رسیده است. در نشست نقد و آنالیز این رمان، بخش های کوتاهی از آن به وسیله تینا تقویان از نابینایان گروه سوینا، از روی نسخه بریل کتاب، خوانده شد.

کیوان کثیریان که اجرای این نشست را برعهده داشت، در ابتدای این برنامه گفت: نسخه بریل کتاب مریل مونرو سر جردن نیز تهیه شده که اتفاق خوبی است. یکی از ویژگی های این کتاب این است که شخصیت پردازی آن منحصر به افراد نیست. در این داستان هم مفهوم تنهایی برجسته است و با ان به عنوان یک عنصر دراماتیک برخورد شده است و هم عشق.

سپس کثیریان از مصطفی مستور درباره ویژ گی های این اثر پرسید و این نویسنده، مطرح نمود: وقتی آغاز به خواندن این کتاب کردم و فصل 2 آن تمام شد، خیلی حس خوبی داشتم. دیدم نظرات زیادی درباره کتاب گذاشته اند و خیلی جاها آن را معرفی کردند. بعد از مدت ها بود که یک رمان فارسی می خواندم و احساس خوبی به من دست می داد. خیلی سخت است که یک رمان با دو فصل خوب آغاز گردد و مثلا بعد تنزل کند یا هر چیزی. کتابی منسجم است که سر پا ایستاده است و ادبیات را می شناسد.

وی با اشاره به ادبیات زنان و ویژگی هایش شرح داد: همواره در فکر من بوده که ما نمی توانیم در جامعه مانند جامعه ایران درباره ادبیات زن و نویسندگان زن صحبت کنیم ولی به مسائل زنان اشاره نکنیم. مسائل زنان خیلی زیاد است. باید این بحث گردد که چرا ادبیات زنان یعنی ادبیات و رمان های خوبی که زنان در جامعه ما نوشتند، از ادبیات مردها یعنی انچه که مردان نوشته اند، خیلی بهتر است. این برداشت من است و می گردد روی نمونه های زیادی بحث کرد. چرا یک نویسنده زن خیلی بهتر می تواند بنویسد؟

وی اضافه کرد: زن ها در جامعه ما می دانند دنبال چه هستند و آرمان ها، آرزوها و خواسته هایشان را خیلی خوب می شناسند. مشکل وقتی به وجود می آید که می خواهند برای رسیدن به این آرزوها و آمال حرکت نمایند و بعد می بینند که انواع موانع پیش رویشان است، از موانع سنتی و تاریخی تا موانع حقوقی و قانونی تا موانعی که خودشان درست نموده اند.

وی ادامه داد: هراس دارند که یک کاری انجام دهند چون با یک پیشینه فکری این کار را نباید بنمایند و آن کار را نباید بنمایند و انگار خودشان هم بخشی از این مانع های بزرگ هستند. به هر علتی که باشد اینکه کسی می خواهد از یک نقطه به نقطه دیگر حرکت کند و می داند که کجا می خواهد برود، اما نمی تواند برود، یک نوع گسست ایجاد می نماید. این از هم گسیختگی برترین نقطه برای نوشتن داستان است. در برترین داستان ها، نقطه لرزان، سست و نامتعادل، قوی است. بنابراین تا رسیدن به یک نقطه امن دیگری، داستان می تواند ادامه پیدا می نماید. زن ها به شکل طبیعی در همان نقطه ای که ایستادند، انبوه این مسائل پیش رویشان است که می توانند درباره اش خوب بنویسند. به نظرم مرلین مونرو سر جردن هم همین است و در شخصیت پردازی، درونمایه داستان و ... این اتفاق خیلی واضح افتاده است.

مستور گفت: هنر یعنی جزئیات و اگر هنرمند نتواند جزئیات را ببیند، یک اثر کلی و تیپیکالی ساخته است. جزئیات فوق العاده اهمیت دارد و ساختار فکری زنان به گونه ای است که جزئیات را خیلی بیشتر از مردان می بینند.

وی اضافه کرد: درباره ادبیات زنان می گویند ادبیات آشپزخانه ای یعنی ادبیات خانگی است، جزیی نگر است و مسائل اگزیستانس را مطرح نمی نماید. مسائل خانه را مطرح می نماید و فردیت در ان بسیار قوی است. به نظرم پایه و اساس این حرف ضعیف است، چون ما این کار را بخشی از خلق مبتکرانه یک رمان می دانیم که جزئیات را ببینید. اتفاقاً جزئیاتی که با کنایه جزئیات آشپزخانه ای گفته می گردد و در فصل های این رمان، فضا تقسیم بندی شده و نویسنده آنچه که هست و نمی خواهد باشد را خیلی خوب شرح می دهد. من این جزئیات را خیلی دوست داشتم و این ها همان چیزی است که یک نویسنده خوب باید آن را ببیند. فکر می کنم اگر گلاره عباسی نتواند بخش هایی از رمانش را که خالی اند از بخش هایی که خوبند و از بخش هایی که میانه ند، پیدا کند، قدم بعدی اش را نمی تواند بلندتر بردارد. یک نویسنده خوب کسی است که خودش پیش از مخاطب، بفهمد که چه کار نموده و کجای کارش قوی است.

این نویسنده بیان نمود: می توان گفت زبان این رمان، زبان معیار در ادبیات است. این زبان مانع فهم داستان نیست و از این جهت زبان خیلی خوب و پاکیزه ای است. عنصر تشبیه در این رمان خیلی خوب استفاده شده است. کتاب هشت فصل است که هر فصلش با عنوان یکی از غذاها نامگذاری شده است که صرفاً یک نامگذاری نیست. آن غذایی که نام فصل است، در خلال خوانش فصل می بینید که چگونه در خدمت روایت قرار می گیرد و از آن استفاده می گردد. استفاده از این اسامی برای فصل بندی، انتخاب خیلی خلاقانه ای بود.

مصطفی مستور درباره نوع روایت رمان مرلین مونرو سر جردن نوشته گلاره عباسی گفت: کسی که آغاز به خواندن این کتاب می نماید، در 3 فصل اول سرگردان است و نمی داند که نیلوفر و راوی یک نفر هستند و سوالات ایجاد می گردد. از نکات جالب در این رمان این است که بدانی چه زاویه دیدی را انتخاب کنی و شخصیت پردازی چگونه باشد. اگر مثلاً یک شخصیت بود و بعد هم می خواست بگوید که من رویاهایی داشتم که از دست رفته و بعد با یک فلش بک سراغ رویاهایش برود، این آن تاثیر را نداشت که همزمان دو شخصیت خلق می نماید، یکی شخصیت نیلوفر که شخصیتی روزمره از راوی است و یک راوی که شخصیتی آرمان طلب، جستجوگر، هنرمند و... است که حالا بعد از یک ازدواج ناپیروز دارد ذره ذره استحاله می گردد. نویسنده توانسته این کار را کند و دو شخصیت در داستان رها نموده که هر کدام یک بخشی از یک وجود را نمایندگی می نماید، بعد ذره ذره با هم ترکیب میگردد و در نهایت می فهمید که یک نفر هستند و آن انتها تلخ داستان اتفاق می افتد. این خیلی خوب و آگاهانه بوده است. البته به نظرم گاهی ابهام زیاد است.

کیوان کثیریان به شخصیت پردازی اشیا در این کتاب اشاره نمود و مستور در این باره گفت: خوب است که نویسنده از اشیا و نمادهایی که قبلا استفاده شده، استفاده نکند و اگر می خواهد چیزی را استفاده کند خودش به وجود بیاورد، یک معنا به آن تزریق کند و این منحصر به این داستان بوده و در داستان بعدی نباشد. در این رمان، یک تلفن سبزی است که با آن گویی با گذشته اش تماس می گیرد و این استفاده خیلی خلاقانه است.

مستور درباره تم و درون مایه داستان اظهار کرد: این رمان، یک رمان شکست است. شاید یکی از دلایلی که من این داستان را دوست داشتم همین بود. شخصیت هایی که مدام در زندگی شکست می خورند. اساساً وقتی نپذیری شکست خورده ای و تا وقتی ناامید نشوی، گویا راهی پیدا نمی گردد و این رمان، رمان ناامیدی است. شاید تنها نقطه امیدی که در نوشتن، خلق کردن و اساساً در هنر باشد این است که وقتی مخاطبان می خوانند می گویند که این منم و بعد می گوید که من تنها نیستم و یکی دیگر هم هست که این را نوشته یا این شخص وجود دارد. با آن احساس همدردی نمایند و این همدردی کمی تسکین دهد. شاید یک وجه اخلاقی نوشتن رمان همین باشد که به لحاظ اخلاقی ما را آرام کند.

وی در نقد این کتاب گفت: نویسنده، برخی مسائل را زیاد تاکید می نماید، شاید نگران است که مخاطب آن را متوجه نگردد. دوز ابهام داستان در برخی قسمت ها زیاد است و می شد ان را کم کرد تا مخاطب سر نخ را گم نکند.

این کتاب با مسئله زنان درگیر است

در ادامه نشست نقد و آنالیز کتاب مرلین مونرو سر جردن، احمد ابوالفتحی نویسنده و مسئول رمان های ایران نشر نیماژ درباره این اثر مطرح نمود: نام اولیه این کتاب آشپزخانه نیلوفر بود و انتخاب این اثر واقعاً کار پر ریسکی بود. چون حوزه کار نشر نیماژ، ادبیات واقعاً جدی است و درگیر با مسئله ادبیات به معنای محض کلمه است. فرایند ما، به ویژه هنگامی که با نویسنده ای با کارکتر اجتماعی و هنری و خارج از ساختار ادبیات روبرو هستیم، این طور است که اثر باید بتواند سر پای خودش بایستد، نه سرپای اعتبار نویسنده اش و از غنای ادبی لازم برای انتشار برخوردار باشد. شاید در ان یکی-دو هفته اول که کتاب هنوز خوانده نشده بود، با ان پیش فرض هایی که درباره کتاب های سلبریتی ها وجود دارد، کمی واکنش های منفی داشتیم اما موقعی که کتاب خوانده شد، فهمیدند که اساسا مسئله برای انتخاب این کتاب، گلاره عباسی نبوده است.

وی ادامه داد: این طور نیست که یک کتاب نوشته و بعد منتشر گردد. کتاب خوانده می گردد و بازخوردهای مختلفی از اهل فن و مخاطبان کمتر حرفه ای در زمینه ادبیات، می گیرد و بعد منتشر می گردد. این کتاب چندین بار بازنویسی شده است. خصوصیت دیگر این کتاب این است که در آشپزخانه می گذرد و در 10-15 سال اخیر اصطلاح ادبیات اشپزخانه ای نیز باب شده است. اما این کتاب از این جهت نیز مسئله ای را پیش نیاورد چون مسئله اینجا ادبیات اشپزخانه ای در اشپزخانه گذشتن یا روایت یک زن خانه دار نیست. مسئله این است که چقدر توانایی دارد که نقطه زخم اجتماعی را بروز دهد و ادبیات اشپزخانه به این علت مذموم شمرده شد که اساسا درگیری اجتماعی نداشت. اما کتاب مرلین مونرو سر جردن این طور نیست و ما از یک روزمرگی حرکت می کنیم و به سمت فصول انتهای می رویم، کتاب درگیر با مسئله زنان است.

ابوالفتحی اظهار کرد: مخاطبانی که درگیر با ادبیات جدی هستند تا جایی که می دانم کتاب را مطالعه کردند و مسئله این است که به شدت جا خوردند و انتظار این کیفیت از این کتاب را نداشتند. نظرات مخاطبان عام در صفحه اینستاگرام نیماژ هم نشان می دهد که از این کتاب لذت برده اند. این کتاب کیفیت زمانی فوق العاده دارد. از نظر ساخت درام توانسته اثری باشد که یک شخصیت را به خوبی پرورش دهد و از یک نقطه تعیین به سمت یک حد نهایی می برد. عملا ما با یک جدال درونی در این اثر روبرو هستیم که توانسته به خوبی آن را نشان دهد.

وی گفت: حسن این کار، این است که فروشش به شکل نرم بالا می رود. چاپ اول و دوم تمام شد و چاپ سوم نیز دارد منتشر می گردد که نرم نرم دارد اعتماد مخاطب را جلب می نماید.

ترسی از قضاوت ندارم

در ادامه این نشست نقد و آنالیز گلاره عباسی، نویسنده رمان مرلین مونرو سر جردن با اشاره به حضور برخی از اعضای گروه سوینا (سینمای نابینایان) گفت: یک روز ما برای یک برنامه تلویزیونی نسخه بریل کتاب شازده کوچولو را می خواستیم و با کتابخانه هایی که تماس گرفتیم، من نتوانستم این نسخه از کتاب را پیدا کنم. در باره رمان مرلین مونرو سر جردن، نه از بابت اینکه کتاب مهمی بود، بلکه تنها کتابی بود که اجازه اش را داشتم، همزمان با چاپ دوم کتاب، به احترام نابینایان به جای نسخه صوتی، نسخه بریل را تهیه کردیم که در کتابخانه های نابینایان است.

کثیریان به واکنش ها نسبت به ورود برخی هنرمندان به حوزه ادبیات اشاره نمود و عباسی در این باره گفت: من نگران هیچ گونه قضاوتی نیستم. برایم فرقی نمی نماید که چه قضاوت گردد. فکر می کنم ما نویسنده خوب و نویسنده بد داریم، بازیگر خوب و بازیگر بد داریم و من هم حقم است که وقتی می نویسم و دلم می خواهد نویسنده شوم تلاشم را هم میکنم. من قبل از اینکه بازیگر شوم، نویسنده بودم، کلاسهای محمد محمدعلی را گذراندم. در روزنامه، ستون نوشتم. داستان کوتاه چاپ کردم و شاید وقتی داستان من در شرق چاپ شد، من 18 سالم بود و آن زمان من را در سینما و تلویزیون راه نمی دادند و سن دانشجو شدن هم نبودم. هیچ کدام اینها را امتیاز نمی دانم و می دانم که با تمام این ها باز هم می گردد که من نویسنده بد یا خوبی باشم. اما مهم این است اثری که وجود دارد تأثیرگذار، خوب و قابل خواندن باشد. ترسی از این قضاوت ندارم و نداشتم. ترس از این دارم که کاغذی را تلف کنم، وقتی را بگیرم و تاثیری نگذارم که آن دیگر بستگی دارد که چقدر پیروز بودم.

وی افرود: خیلی طول کشید که من بتوانم کتاب را چاپ کنم، مثل خیلی کارهای دیگر که طول کشید. این کتاب از بین کارهای کارگاهی در کارگاه محمد محمدعلی انجام دادم، تقریباً کاراکتر شکل گرفت و به مرور پخته و بازنویسی شد. اگر دیر کتاب را چاپ کردم یا اگر من به عنوان بازیگر کتاب را چاپ کردم اصلاً علتش این نیست که من اعتماد به نفس زیادی دارم و یا فکر می کنم که ادبیات کار راحتی است، اگر الان به عنوان یک بازیگر آن را چاپ می کنم، به خاطر این است که فکر می کنم ادبیات جهت بسیار سختی دارد، زودتر شرایط چاپ نبود و من هم نباید زودتر چاپ می کردم. باید به خاطر احترام به نویسنده ها و سختی جهت، صبوری می کردم.

کیوان کثیریان با اشاره ایده نام گذاری فصول کتاب با اسامی غذاها، درباره این ایده پرسید و گلاره عباسی در پاسخ مطرح نمود: من تاکید زیادی داشتم که نام هر فصل غذایی باشد، غذایی که گاه پخته می گردد، برخی اوقات پخته نمی گردد، روی کانتر اشپزخانه می ماند و گاهی در فکر پخته می گردد. غذاهایی که جدول کلمات متقاطع است و گاهی خاطره است. برای من غذا یعنی پخته نشدن چیزی، بو، رنگ، آیین، چهارشنبه سوری، عید، عزا و ... غذا برایم فقط خوراکی نیست و مانند یک رویا است.

عباسی گفت: من در حال نوشتن دومین رمانم هستم و همه اتفاقاتی که در یک رمان می افتد الزاما اتفاقاتی نیست که برای نویسنده افتاده است. من در زندگی ام خیلی رویاپردازی می کنم. خیلی چیزهای این رمان تجربه شخصی نیست. من دستور غذاها را اینترنت جستجو می کردم و بعد با مادرم درستی اش را چک می کردم.

کثیریان به شخصیت های داستان اشاره نمود که گویی یک شخصی دو قطبی به نظر می آید که روایت هم با او هم سو است و عباسی بیان نمود: خیلی ها نظر داشتند که کاراکتر کتاب شیدایی دارد، تعادل ندارد، خودش را گاهی مرلین مونرو می داند، گاهی نیلوفر همسایه روبرویی می بیند و گاهی نیلوفر دیگری می بیند. ما می توانیم همه این خیال ها، رویاها و امیدها را روی حساب دو قطبی بودن یک آدم و بی قرار بودنش بگذاریم. من فکر می کنم این می تواند یک ویژگی باشد، خیلی از آدم ها می توانند رویا پرداز باشند، در رویا زندگی نمایند، امیدوار باشند، روزمره نیستند و اینقدر این مقدار خیال پردازی جلب نظر می نماید که ما می توانیم آن را مانند یک بیماری ببینیم.

این نشست نقد و آنالیز با حضور چهره های فرهنگی و هنری چون رضا کیانیان، حسن فتحی، احترام برومند، مصطفی مستور، سیامک گلشیری، پریوش نظریه، پوریا عالمی، رامتین لوافی، احسان عبدی پور، افشین زینوری، سینا حجازی، نیما رئیسی، سامان احتشامی، جهانگیر کوثری، محمد صوفی، محمدرضا رضائیان، افشین صادقی زاده، شقایق دهقان، سجاد افشاریان، کتایون ارسنجانی، رامین دهدشتیان، احمد ابوالفتحی، دکتر سهیل رضایی، شرمین نادری، اشکان عقیلی، پژمان تیمورتاش، علی ضیا، هومن خیاط، جمیله دارالشفایی، شادی کرم رودی، مهدی یزدانی خرم، امیرحسین ندایی، فرزانه ابراهیم زاده، شهره احدیت، مژده لواسانی، کاوه خداشناس، مهدی گوهریان، بهرام عباسی، گروه سوینا(سینمای نابینایان)، فرنوش نیک اندیش، مرجان مومنی و برخی چهره های پزشکی در فضای باز شهر کتاب الهیه برگزار گردید.

منبع: خبرگزاری پانا
انتشار: 21 بهمن 1400 بروزرسانی: 21 بهمن 1400 گردآورنده: babalaser.ir شناسه مطلب: 1773

به "زبان رمان مرلین مونرو سر جردن، زبان معیار در ادبیات است" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "زبان رمان مرلین مونرو سر جردن، زبان معیار در ادبیات است"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید